عطاء بن سائبعطاء بن سائب ابو محمد ثقفی کوفی، یکی از پیشوایان حدیث بوده و دلائلی مبنی بر تشیع وی وجود دارد. ۱ - دیدگاه اهل سنتوی از سعید بن جبیر، مجاهد، عکرمه، ابو عبدالرحمن سلمی و گروهی دیگر روایت کرده است. راویان او اعمش و ابن جریجاند. ابو اسحاق میگوید: «عطاء بن سائب یکی از بازماندگان سلف است!». احمد بن حنبل میگوید: «انسانی بسیار مورد اعتماد و صالح است»، ولی عدهای او را متهم کردهاند که در سالهای واپسین عمرش دچار تخلیط شده بود؛ لذا او را تنها در مورد احادیث پیشینش توثیق کردهاند! یحیی بن سعید میگوید: «من از کسی نشنیدهام که درباره احادیث پیشین او سخنی بگوید». چرا چنین تحولی درباره او رخ داده است؟ ابو قطن از شعبه نقل میکند که گفت: «از سه نفر در درون من تردیدی وجود دارد: عطاء بن سائب، یزید بن ابی زیاد و یک نفر دیگر». سبب این تردید چیست؟ ۲ - دیدگاه شیعهاستاد ما مرحوم آیت اللّه خویی (رحمةاللّهعلیه) ابتدا روایت او از امام علی بن الحسین (علیهالسّلام) را درباره مساله قضا و قدر آورده و آنگاه فرموده است: «این روایت دلالت بر تشیع او دارد و توثیقاتی که از او درباره احادیث پیشین او رسیده و اینکه سپس در هم آمیخته و تغییر کرده است، شاید از آن جهت باشد که او ابتدا از عامه محسوب میشد و سپس به مکتب اهل بیت پیوست»، ولی به نظر میرسد او از ابتدای امر از خاصه بوده است؛ زیرا کوفی است و در محضر افرادی همچون ابن جبیر، مجاهد، عکرمه، سلمی و امثال آنان تربیت یافته است؛ اما علت اینکه برخی او را مختلط دانستهاند شاید از آن جهت باشد که از او نشانههایی از ولایت بروز گردیده بود که تحمل آن بر بسیاری دشوار بود؛ لذا چنین گمانی درباره او بردند. روایتی که در گفتار مرحوم خویی به آن اشارت رفت، حدیثی است که مرحوم صدوق از عطاء بن سائب از امام علی بن الحسین (علیهالسّلام) روایت کرده است. حضرت فرمود: «اگر در میان ائمه جور و ستم قرار گرفتید، بر مبنای احکام آنان قضاوت کنید و عقیده خود را آشکار نسازید؛ چون کشته خواهید شد؛ و اگر به احکام ما عمل کردید، البته برای شما بهتر است». مرحوم صدوق هم او را از مشایخ شمرده است. [۷]
شرح مشیخه صدوق، ص۱۲۵، ملحق شده به کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴.
۳ - دلیل دیگر بر تشیع این سائبوفات امام سجاد (علیهالسّلام) در سال ۹۵ (سال فقهاء) اتفاق افتاد و ابن سائب پس از آن، حدود چهل سال زیست. چون وفات او در سال ۱۳۶ بود. بدین جهت این روایت اگر دلالتی بر تشیع او داشته باشد- که دارد- تشیع او را در سالهای اول حیاتش اثبات میکند. او یک روایت دیگر هم از زاذان، ابو عمره فارسی کوفی (متوفای ۸۲) درباره ماجرای یک قضاوت که امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در زمان خلافت عمر انجام داد، نقل کرده است؛ این قضاوت درباره امانتی بود که دو نفر نزد زنی به ودیعت گذارده بودند... روایت را حریز بن عبداللّه سجستانی از عطاء بن سائب از زاذان نقل کرده است. ۴ - پانویس۵ - منبعمعرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۳۳. ردههای این صفحه : مقالات تفسیر و مفسران
|